سلام.

+ لحظه احتضار فرا رسید.
رسول خدا -صلی الله علیه و آله و سلم- به امیرالمؤمنین -علیه السلام- فرمود:
«سر مرا در دامان خود قرار ده؛ زیرا امر خدا فرا رسیده است.
بعد از مرگ‏م تجهیز مرا برعهده گیر و بر من نماز بخوان
و از من جدا مشو تا این که مرا در مرقدم قرار دهی
و از خداوند متعال در این امور یاری طلب.»
*
+ عباس عموى پیامبر به امیرالمؤمنین -علیه‏السلام- گفت:
«برادرزاده! دست‏ت را بگشا تا با تو بیعت کنم که مردم بگویند:
عموى پیامبر با برادرزاده‏اش بیعت کرد و دیگر کسى بر [شایستگى] تو اختلاف نکند!»
امام فرمود: «... ما اکنون باید به تجهیز پیامبر بپردازیم،
کار ما الآن همین است و بس!»
و کسانى‏که براى تجهیز جنازه پیامبر باقى ماندند تنها پنج نفر بودند:
عباس و پسر عباس و امام على -علیه‏السلام- و ...
تنها پنج نفر!

خلاصه، امام على -علیه‏السلام- هیچ اقدامى ننمود و تنها به تجهیز پیامبر پرداخت.
بعد هم بر آن حضرت نماز گزارد و دیگرانى که حاضر بودند نیز
بر جنازه رسول خدا -صلى‏الله‏علیه‏و‏آله- نماز خواندند.
پس از آن، از عصر دوشنبه یا عصر سه شنبه
-چون بر همه واجب بود بر جنازه پیامبر نماز بخوانند-
گروه گروه آمدند و بر جنازه پیامبر نماز خواندند تا شب چهارشنبه که پیامبر را دفن کردند؛
درحالى‏که کار خلافت پایان یافته بود و صحابه پیامبر
خلافت را به همان سوئى که خود مى‏خواستند بردند
و از مسیر اصلى منحرف کردند.
(قسمت‏هایی از جلد 16 نقش ائمه)
**
کاش لااقل طوری رفتار می‏کردند که آیه
«الا الموده فی القربی»
نقض نمی‏شد...

یا رسول الله، یا امام الرحمه

- - - - - -
+ روز دوشنبه به مناسبت شهادت حضرت ثامن الحجج(ع) در مدرسه سابق ما روضه است (+).